افسردگی احساسات: چه هستند و چگونه شکل میگیرند؟
افسردگی احساسات چیست؟ افسردگی احساسات (Emotional Depression) حالتی است که فرد توانایی تجربه و ابراز احساسات را از دست میدهد یا احساساتش به شدت کمرنگ و بیجان میشوند. این وضعیت باعث میشود فرد احساس کند که دیگر قادر به شادی، غم، هیجان یا حتی عصبانیت نیست و دچار نوعی بیحسی عاطفی (Emotional Numbness) شود.
چگونه افسردگی احساسات شکل میگیرد؟
** ۱. سرکوب طولانیمدت احساسات وقتی فرد برای مدت طولانی احساسات خود را سرکوب کند (مثلاً به دلیل فشارهای اجتماعی، شغلی یا خانوادگی)، مغز بهتدریج واکنش احساسی را خاموش میکند تا از فرد محافظت کند.
** ۲. استرس و اضطراب شدید قرار گرفتن در شرایط پرتنش برای مدت طولانی، باعث میشود بدن وارد حالت دفاعی شود و سیستم عصبی خودمختار واکنشهای احساسی را کاهش دهد تا از فرد در برابر آسیب روانی محافظت کند.
** ۳. افسردگی مزمن در افسردگی طولانیمدت، مغز مقدار انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین و سروتونین را کاهش میدهد، که این موضوع باعث میشود فرد انگیزه و احساسات خود را از دست بدهد.
** ۴. تجربه تروما (ضربه روحی) افرادی که در گذشته دچار تجربیات آسیبزا (مانند از دست دادن عزیزان، سو استفاده عاطفی، جنگ یا بلایای طبیعی) شدهاند، ممکن است برای جلوگیری از درد روانی، احساساتشان را سرکوب کنند.
** ۵. مصرف داروهای خاص برخی داروهای ضدافسردگی، آرامبخشها و مواد مخدر میتوانند باعث کاهش واکنشهای احساسی شوند و فرد احساس کند که دیگر مانند قبل احساسات عمیق را تجربه نمیکند.
نشانههای افسردگی احساسات
بیحسی عاطفی (عدم احساس شادی، ناراحتی یا هیجان)
عدم توانایی در لذت بردن از فعالیتهای گذشته (چیزی که قبلاً برایتان لذتبخش بود، دیگر جذاب نیست)
عدم واکنش مناسب به رویدادهای احساسی (مثلاً فیلم احساسی تماشا میکنید ولی هیچ واکنشی ندارید)
بیعلاقگی به روابط اجتماعی و خانوادگی
کاهش انگیزه برای انجام کارهای روزمره
مشکلات خواب، احساس خستگی مداوم، سردرگمی ذهنی
راهکارهای علمی و کاربردی برای درمان افسردگی احساسات۱️⃣ تمرین بازآفرینی احساسات
یکی از دلایل افسردگی احساسی، قطع ارتباط با احساسات واقعی است. برای بازگرداندن این ارتباط:
نوشتن احساسات روزانه: هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و احساساتتان را روی کاغذ بیاورید. اگر نمیتوانید، سعی کنید فقط بنویسید که امروز چه چیزی را تجربه کردید.
تماشای فیلمهای احساسی و تلاش برای درک شخصیتها و احساسات آنها.
یادآوری خاطرات احساسی: به عکسهای قدیمی نگاه کنید و تلاش کنید دوباره احساسات آن لحظه را به خاطر بیاورید.
فعالسازی مغز با تجربههای جدید
مغز انسان عاشق تازگی است. انجام کارهای جدید باعث افزایش دوپامین (هورمون شادی) میشود و احساسات را فعال میکند:
امتحان کردن یک فعالیت جدید مثل نقاشی، موسیقی، سفر یا حتی یک مسیر جدید برای رفتن به سر کار.
شرکت در کارهای داوطلبانه و خیریه که به شما احساس معنا و ارتباط اجتماعی میدهد.
افزایش ارتباط با طبیعت : طبیعت اثر شگفتانگیزی بر روی احساسات دارد و باعث فعالسازی سیستم پاراسمپاتیک (سیستم آرامشبخش بدن) میشود.
پیادهروی در طبیعت حداقل ۳۰ دقیقه در روز.
لمس آب، خاک یا گیاهان و توجه به رنگها و صداهای طبیعت.
گوش دادن به صدای پرندگان، موج دریا یا باران (حتی از طریق فایلهای صوتی).
افزایش تماسهای اجتماعی و ارتباطات عاطفی ارتباط با دیگران باعث افزایش ترشح اکسیتوسین (هورمون محبت) شده و به بازگشت احساسات کمک میکند.
در آغوش گرفتن عزیزان و ابراز محبت به آنها.
گفتگوهای عمیق و صمیمانه با دوستان و خانواده.
نوشتن نامه یا پیام محبتآمیز برای یکی از عزیزانتان.
تنظیم خواب و تغذیه
خواب کافی و تغذیه مناسب، نقش مهمی در تنظیم احساسات دارند.
خواب منظم (۷-۸ ساعت در شب) باعث تنظیم هورمونهای استرس و افزایش انرژی ذهنی میشود.
مصرف غذاهای غنی از امگا ۳، ویتامین B و منیزیم مثل ماهی، آجیل، سبزیجات سبز و شکلات تلخ برای تنظیم خلق و خو مفید است.
افسردگی احساسی
